جدول جو
جدول جو

معنی بیمه گذاری - جستجوی لغت در جدول جو

بیمه گذاری
تأمينٌ
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به عربی
بیمه گذاری
Securitization
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بیمه گذاری
titrisation
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بیمه گذاری
cartolarizzazione
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بیمه گذاری
ulinzi wa fedha
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بیمه گذاری
Verbriefung
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به آلمانی
بیمه گذاری
сек’юрити́зація
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بیمه گذاری
sekurytyzacja
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به لهستانی
بیمه گذاری
证券化
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به چینی
بیمه گذاری
securitização
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بیمه گذاری
سیکیورٹائزیشن
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به اردو
بیمه گذاری
সিকিউরিটাইজেশন
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به بنگالی
بیمه گذاری
menkul kıymetleştirme
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بیمه گذاری
titulización
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بیمه گذاری
증권화
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به کره ای
بیمه گذاری
証券化
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بیمه گذاری
סיכום ניירות ערך
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به عبری
بیمه گذاری
секьюритизация
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به روسی
بیمه گذاری
sekuritisasi
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بیمه گذاری
การสร้างหลักทรัพย์
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به تایلندی
بیمه گذاری
securitisatie
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به هلندی
بیمه گذاری
सुरक्षा वितरण
تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قیمت گذاری
تصویر قیمت گذاری
عمل قیمت گذار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیمه گذار
تصویر بیمه گذار
کسی که جان یا مال خود را در نزد شرکت ها یا بنگاه های بیمه، بیمه می کند
فرهنگ فارسی عمید
(اَ قَ)
بیمه گذارنده. کسی که سرمایه یا کالا یا جان خود را نزد مؤسسه یا شرکت بیمه، بیمه کند. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به بیمه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نیزه گذاری
تصویر نیزه گذاری
عمل نیزه گذار
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که سرمایه یا کالا یا جان خود را نزد موسسه یا شرکت بیمه بیمه کند
فرهنگ لغت هوشیار